رفتن فینگیلی به دبیرستان

سلامممممممممممممم

منم خوشحالم که شما خوشحالی

اره روز اول مدارس بود ولی چه خوشحالی ۳ ساعت تمام برق نداشتیممن یکی که اینجوری شدمخلاصه از قبل کلاس بندی شده بودیم از دوستای صمیمیم فقط یه نفر تو کلاسم بود که اونم دیروز کلاسشو تغییر دادحالا فینگیلی تنها موندهکسی نیست که موقع شیطونی همراهیش کنهدیروز بچه ها گیر دادن که تورو خدا تو بیا نماینده شو ولی زیر بار نرفتمدیروز همین که دبیر زیست اومد تو کلاس  پام گیر کرد به صندلی اوفتادم زمین دوستم خواست کمکم کنه بدتر پهن زمینم کرد خلاصه یه فیلمیی بود. خوب دیگه من برم یه کلمه هم زیست نخوندمفعلا بابای

نظرات 1 + ارسال نظر
دوست پاییزی پنج‌شنبه 5 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 10:24 ق.ظ http://mehr-64.blogsky.com

سلام
وبلاگ خوبی دارید؟؟
گویا ۲ نفری مینویسید..جالبه!!
مواظب خودتون باشید..
همیشه شاد باشید

سلام دوست عزیزمون...
ممنونم...
اره..منم خانوم فینگیلی...
چشم..ممنونم از لطفتون...
تو هم عزیز...

راستی من میشناسمتا...:دی...تو دوست با معرفت منی...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد